1ketabdar.persianblog.ir

dangedel.persianblog.ir

کمترین فایده عشق - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/94

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ۱٢:٥٢ ‎ق.ظ روز ۱٦ خرداد ۱۳٩۱. راز این داغ نه در سجدة طولانی ماست. بوسة اوست که چون مهر به پیشانی ماست. شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار. باز هم پنجره‌ای در دل سیمانی ماست. موج با تجربة صخره به دریا برگشت. کمترین فایدة عشق پشیمانی ماست. خانه‌ای بر سر خود ریخته‌ایم اما عشق. همچنان منتظر لحظة ویرانی ماست. باد پیغام رسان من و او خواهد ماند. گرچه خود بی‌خبر از بوسة پنهانی ماست.

dangedel.persianblog.ir

عید هزار و سیصد و هشتاد - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/100

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. عید هزار و سیصد و هشتاد. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ۱۱:٢٩ ‎ب.ظ روز ۸ آبان ۱۳٩۱. عید هزار و سیصد و هشتاد. نیستی. مرگ هزار خاطره در باد. نیستی. آقا دوباره پنجره‌ات را که بسته‌ای. بر شاخه شاخه شاخه شمشاد. نیستی. دارد برای آمدنت دیر می‌شود. اردیبهشت رفته و خرداد نیستی. ما را دوباره برده‌ای از یاد. نیستی. تقویم‌های کهنه خود را ورق بزن. حتی دوشنبه پنجم مرداد نیستی. دیگر برای قصه شیرین کوچکت. نه تو داماد نیستی.

dangedel.persianblog.ir

حاصل عقل - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/83

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ٢:۳٤ ‎ب.ظ روز ٢٠ مهر ۱۳۸٩. به نسیمی همه راه به هم می‌ریزد. کی دل سنگ تو را آه به هم می‌ریزد. سنگ در برکه می‌اندازم و می‌‌پندارم. با همین سنگ زدن، ماه به هم می‌ریزد. عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است. گاه می‌ماند و ناگاه به هم می‌ریزد. آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است. عشق یک لحظه کوتاه به هم می‌ریزد. آه، یک روز همین آه تو را می‌گیرد. گاه یک کوه به یک کاه به هم می‌ریزد.

dangedel.persianblog.ir

مسئله دوری و عشق - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/95

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. مسئله دوری و عشق. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ۱٢:٥٩ ‎ق.ظ روز ۱٦ خرداد ۱۳٩۱. بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست. آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست. مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب. در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست. آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد. بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست. بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است. مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست. باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق. وسکوت تو جواب همه مسئله هاست.

dangedel.persianblog.ir

سمن بویان - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/84

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ۱:٤٩ ‎ب.ظ روز ٢ آبان ۱۳۸٩. سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند. پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند. به فتراک جفا دل‌ها چو بربندند بربندند. ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند. به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند. نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند. سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند. رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند. دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد.

dangedel.persianblog.ir

من خودم خواسته‌ام کار به اینجا بکشد - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/92

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. من خودم خواستهام کار به اینجا بکشد. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ۱:٢٥ ‎ب.ظ روز ٢٠ تیر ۱۳٩٠. موج عشق تو اگر شعله به دل‌ها بکشد. رود را از جگر کوه به دریا بکشد. گیسوان تو شبیه‌است به شب اما نه. شب که اینقدر نباید به درازا بکشد. خودشناسی قدم اول عاشق شدن است. وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد. عقل یکدل شده با عشق، فقط می‌ترسم. هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد. زخمی کینه‌ی من این تو و این سینه‌ی من. دست از تو نمیدارم.

dangedel.persianblog.ir

جواهرخانه - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/82

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ٢:٢٧ ‎ب.ظ روز ٢٠ مهر ۱۳۸٩. کبریای توبه را بشکن پشیمانی بس است. از جواهرخانه خالی نگهبانی بس است. ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین. آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است. خلق دلسنگ‌اند و من آیینه با خود می‌برم. بشکنیدم دوستان دشنام پنهانی بس است. یوسف از تعبیر خواب مصریان دلسرد شد. هفتصد سال است می‌بارد! نسل پشت نسل تنها امتحان پس می‌دهیم. دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است.

dangedel.persianblog.ir

آن مغرور - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/90

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ۱:٠۸ ‎ب.ظ روز ٢٠ تیر ۱۳٩٠. من خود دلم از مهر تو لرزید ,وگرنه. تیرم به خطا می رود اما به هدر,نه! دل خون شده وصلم و لب های تو سرخ است. سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر ,نه. با هرکه توانسته کنار آمده دنیا. بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور. پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟ یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد. یک بار دگر ,بار دگر, بار دگر .نه! پروفایل مدیر : مهرداد سنگ سفیدی. دست از تو نمیدارم.

dangedel.persianblog.ir

قصه ای با تو شد آغاز که... - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/post/93

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. قصه ای با تو شد آغاز که. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ٩:۱٤ ‎ب.ظ روز ۱٥ فروردین ۱۳٩۱. دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت. زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت. چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند. شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت. دل به هر کس که رسیدیم سپردیم ولی. قصه عاشقی ما سر و سامان نگرفت. تاج سر دادمش و سیم زر، اما از من. عشق جز عمر گرانمایه به تاوان نگرفت. مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست. مسئله دوری و عشق.

dangedel.persianblog.ir

شعر - دنگ دل

http://dangedel.persianblog.ir/tag/شعر

مشقم کن وقتی عشق را زیبا بنویسی فرقی نمی کند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. عید هزار و سیصد و هشتاد. نویسنده : مهرداد سنگ سفیدی. ساعت ۱۱:٢٩ ‎ب.ظ روز ۸ آبان ۱۳٩۱. عید هزار و سیصد و هشتاد. نیستی. مرگ هزار خاطره در باد. نیستی. آقا دوباره پنجره‌ات را که بسته‌ای. بر شاخه شاخه شاخه شمشاد. نیستی. دارد برای آمدنت دیر می‌شود. اردیبهشت رفته و خرداد نیستی. ما را دوباره برده‌ای از یاد. نیستی. تقویم‌های کهنه خود را ورق بزن. حتی دوشنبه پنجم مرداد نیستی. دیگر برای قصه شیرین کوچکت. نه تو داماد نیستی.