amoon119.blogfa.com

papatogh.blogfa.com

پاتوق - به این میگن زندگی

http://www.papatogh.blogfa.com/post-7.aspx

به این میگن زندگی. نوشته شده در دوشنبه چهارم مهر ۱۳۹۰ساعت 21:43 توسط ع.ف& ع.م& پ.خ and پ.م. سلام خدمت همگی عزیزان امید واریم با ورژن جدید papatogh حال کنید درود بر شما. همه چیز از همه جای دنیا. تراوین ( بازی آنلاین ).

jighjighu.blogfa.com

جیغ جیغو خانوم ...! - بخونید باحاله...

http://www.jighjighu.blogfa.com/post-5.aspx

جیغ جیغو خانوم ! در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر١٠ سالهاى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت. پسر پرسید: بستنى با شکلات چند است؟ خدمتکار گفت: ٥٠ سنت. پسر کوچک دستش را در جیبش کرد ، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد . بعد پرسید: بستنى خالى چند است؟ خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عدهاى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند، با بیحوصلگى گفت : ٣٥ سنت. پسر دوباره سکههایش را شمرد و گفت:. براى من یک بستنى.

jighjighu.blogfa.com

جیغ جیغو خانوم ...! - خداییش من بودم گریم میگرفت...!

http://www.jighjighu.blogfa.com/post-6.aspx

جیغ جیغو خانوم ! خداییش من بودم گریم میگرفت! يك زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقي مانده بود ، تصميم گرفت براي گذراندن وقت كتابي خريداري كند. او يك بسته بيسكويت نيز خريد. او بر روي يك صندلي دسته دار نشست و در آرامش شروع به خواندن كتاب. در كنار او يك بسته بيسكويت بود و در كنارش مردي نشسته بود و داشت روزنامه مي خواند. وقتي كه او نخستين بيسكويت را به دهان گذاشت ، متوجه شد كه مرد هم يك بيسكويت برداشت و خورد. او خيلي عصباني شد ولي چيزي نگفت. وقتي كه تنها يك بيسكويت.

jighjighu.blogfa.com

جیغ جیغو خانوم ...! -

http://www.jighjighu.blogfa.com/post-9.aspx

جیغ جیغو خانوم ! مردي 80ساله با پسر تحصيل کرده 45سالهاش روي مبل خانه خود نشسته بودند ناگهان کلاغي كنار پنجرهشان نشست. پدر از فرزندش پرسيد: اين چيه؟ پسر پاسخ داد: کلاغ. پس از چند دقيقه دوباره پرسيد اين چيه؟ پسر گفت : بابا من که همين الان بهتون گفتم: کلاغه. بعد از مدت کوتاهي پير مرد براي سومين بار پرسيد: اين چيه؟ عصبانيت در پسرش موج ميزد و با همان حالت گفت: کلاغه کلاغ! پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتي قديمي برگشت. صفحهاي را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند. در آن صفحه اين طور نوشته شده بود:.

papatogh.blogfa.com

پاتوق -

http://www.papatogh.blogfa.com/post-10.aspx

دوستان میدانید که انیشتین و فرمول جهانی اش یعنی e=mc2 زیر سوال رفت. دانشمندان ماده ای را به نام نترونیم کشف کردند که سرعت او از سرعت نور بیشتر شده و به انرژی تبدیل نشده .e=mc2 یعنی هر ماده ای که سرعتش به سرعت نور برسد به انرژی تبدیل میشود و با این کشف جهانی دنیای فیزیک و فرمول هایش دچار بر هم ریختگی شد :0. نوشته شده در جمعه هشتم مهر ۱۳۹۰ساعت 15:28 توسط ع.ف& ع.م& پ.خ and پ.م. سلام خدمت همگی عزیزان امید واریم با ورژن جدید papatogh حال کنید درود بر شما. همه چیز از همه جای دنیا. تراوین ( بازی آنلاین ).

merlin331.blogfa.com

دنیای:.................................. -

http://www.merlin331.blogfa.com/post-88.aspx

کاش خدا میدانست اوردنم بدین دنیا ستمی بود که هیچ بهشتی جبرانش نخواهد کرد. خیلی خوابم میاد انقدر که مخم کار نمیکنه . دستامم جون نداره چشمام داره بسته میشه. اخ چه حالییم.میدونی چیه احساس میکنم روحم یک وجب از بدنم بالاتره. کاشکی میشد انقدر فکر بعد رو نکنم یه جورایی کل زندگیم رو داغون کرده. به گذشتم که فکر میکنم غصم میگیره به خودم میگم بیخیال گدشته اون که تموم. شده میام به ایندم نگاه میکنم نا امید میشم .اخه نمیدونم به چی دل خوش کنم. اما از حالا میخوام شاد باشم اخه اینو میدونم که دنیا داره میگذره.

jighjighu.blogfa.com

جیغ جیغو خانوم ...! - آن که شنید و این که نشنید...

http://www.jighjighu.blogfa.com/post-11.aspx

جیغ جیغو خانوم ! آن که شنید و این که نشنید. مردي متوجه شد که گوش همسرش سنگين شده و شنوايي اش کم شده است. به نظرش رسيد که همسرش بايد سمعک بگذارد ولي نمي دانست اين موضوع را چگونه با او درميان بگذارد. به اين خاطر نزد دکتر خانوادگي شان رفت و مشکل را با او درميان گذاشت. دکتر گفت: براي اينکه بتواني دقيقتر به من بگويي که ميزان ناشنوايي همسرت چقدر است، آزمايش ساده اي وجود دارد. اين کار را انجام بده و جوابش را به من بگو. سپس با صداي معمولي از همسرش پرسيد:. عزيزم ، شام چي داريم؟ براي چهارمين بار ميگم: خوراک مرغ!

merlin331.blogfa.com

دنیای:.................................. -

http://www.merlin331.blogfa.com/post-83.aspx

کاش خدا میدانست اوردنم بدین دنیا ستمی بود که هیچ بهشتی جبرانش نخواهد کرد. تاريخ ساعت 5:5 نويسنده مجید. من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من! من خودم هستم و يک حس غريب که به صد عشق و هوس مي ارزد. من نه عاشق هستم و نه دلداده به گيسوي بلند و نه الوده به افکار پليد. من به دنبال نگاهي هستم! که مرا از پس ديوانگيم مي فهمد. وحشیهای چمسخه* نهال جون. خلوت دل* شقایق گلم. سنجاق قفلی* عاطفه جون. هر چی دلت بخواد این تو هست*. ستاره های سربی* بریا. ابدیت انتی ویروسnod 32*. اتق کل کل دختر سرا*.

jighjighu.blogfa.com

جیغ جیغو خانوم ...!

http://www.jighjighu.blogfa.com/89113.aspx

جیغ جیغو خانوم ! مردي 80ساله با پسر تحصيل کرده 45سالهاش روي مبل خانه خود نشسته بودند ناگهان کلاغي كنار پنجرهشان نشست. پدر از فرزندش پرسيد: اين چيه؟ پسر پاسخ داد: کلاغ. پس از چند دقيقه دوباره پرسيد اين چيه؟ پسر گفت : بابا من که همين الان بهتون گفتم: کلاغه. بعد از مدت کوتاهي پير مرد براي سومين بار پرسيد: اين چيه؟ عصبانيت در پسرش موج ميزد و با همان حالت گفت: کلاغه کلاغ! پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتي قديمي برگشت. صفحهاي را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند. در آن صفحه اين طور نوشته شده بود:.

jighjighu.blogfa.com

جیغ جیغو خانوم ...!

http://www.jighjighu.blogfa.com/89093.aspx

جیغ جیغو خانوم ! خب چی کار کنم دیگه نداشتم خب! مردي صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشيد و راهي خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمين خورد و لباسهايش کثيف شد. او بلند شد،. خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهايش را عوض کرد و دوباره راهي خانه خدا شد. در راه به مسجد و. در همان نقطه مجددا زمين خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. يک بار ديگر لباسهايش. را عوض کرد و راهي خانه خدا شد. از اين رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. به خاطر آن،...