khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - من نمی بخشم اگه ، جای پات بی جای پام ، روی جایی حک بشه !
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-62.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! من نمی بخشم اگه ، جای پات بی جای پام ، روی جایی حک بشه! همه چی از یاد آدم می ره. مگه یادش که همیشه یادشه. یادمه قبل از سوال ،کبوتر با پای من راه می رفت جیرجیرک با گلوی من می خوند شاپرک با پر من پر می زد سنگ با نگاه من برفو تماشا می کرد . مست می کردم من با زنبور ، از گس عطر گل بابونه سبز بودم در شب رویش گلبرگ پیاز هاله بودم در صبح ، گرد چتر یاس گیج می رفت سرم ، در تکاپوی سر گیج عقاب. نور بودم در روز ، سایه بودم در شب . خود هستی بودم روشن و رنگی و مرموز و دوان.
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - ماه میهمانی خدا رمضان المعظم
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-66.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! ماه میهمانی خدا رمضان المعظم. روزه هنگام سوال است و دعا پر زدن با بال همت تا خدا. شهر یکرنگی و بی آلایشی ماه تقصیر و گنه فرسایشی. عاشقان معشوق خود پیدا کنند تا سحر در گوش او نجوا کنند. درد خود گویند با درمان خویش با طبیب و یا انیس جان خویش. سلام مجدد به همه عزیزانی که در این مدت با حضورشون گرما بخش دل خسته ام بودند و سلام به آن عزيزي كه تمام دلگرمي من است! نوشته شده توسط مهربان در 9:16 لینک ثابت. اگر تنها ترین تنهایان شوم ، باز خدا هست ، او جانشین همه نداشتن هاست.
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - تقديم به يگانه معشوقم كه تا نفس در سينه دارم در قلبم عمر جاودانه دارد
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-58.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! تقديم به يگانه معشوقم كه تا نفس در سينه دارم در قلبم عمر جاودانه دارد. این روزها دلم گرفته ، نه اینکه دلگیر باشم از خداوندگارم كه چرا چنين است . من با نداي كفر هم در ستيزم چه رسد به فرياد ناسپاسي رب متعالم. فقط دلگيرم از اندك بي مرامي ها ، از خود بزرگ بيني ها ، از پا پس كشيدن ها . و از تمام سستي ها . از وقتي شيوه شعر خواندن آموختم با حافظ شيراز الفتي داشتم. در اين سردرگمي هاي روزگارم تفالي زدم به نيت معشوق زندگي ام و چه خوش گفت حافظ . محترم دار در آن طره عنبرشکنش.
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - ممنونم
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-49.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! از كسانيكه از من متنفرند سپاس ، آنها مرا قيتر مي كنند و از كسانيكه مرا دوست دارند ممنونم ، آنان قلب مرا بزرگتر مي كنند. از كسانيكه مرا ترك مي كنند متشكرم ، آنان به من مي آموزند كه هيچ چيز تا ابد ماندني نيست و از كسانيكه با من مي مانند سپاسگزارند ، آنان به معناي دوست واقعي را نشان مي دهند . نوشته شده توسط مهربان در 8:53 لینک ثابت. این وبلاگ از جهت محبتی ایجاد شد که برای من ماندگار است و گذر زمان رنگ کهنگی بر آن نخواهد زد . نفرین و آفرین ها بی ثمر است. تفأل بر کلا...
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - شاید این خنده که امروز، دریغش کردی ؛ آخرین فرصت همراهی با، امید است
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-63.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! سه شنبه ۷ تیر۱۳۹۰. شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است. می روم در ایوان، تا بپرسم از خود. مادرم سینی چایی در دست. گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من. خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا. پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد. شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین. با خودم می گفتم:. زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست. زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست. زندگی ، آبتنی کردن در این رود است. دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - اولین روز بارانی
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-48.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! سه شنبه ۱۰ خرداد۱۳۹۰. اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم. دومین روز بارانی چطور؟ پیش بینی اش را کرده بودی. و من غافلگیر شدم. سعی می کردی من خیس نشوم. و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود. و سومین روز چطور؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری. چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد. چند روز پیش را چطور؟ که با یک چتر اضافه آمدی. فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم. نوشته شده توسط مهربان در 8:52 لینک ثابت.
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - وصیت مولایمان علی (ع)
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-57.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! وصیت مولایمان علی (ع). بسم الله الرحمن الرحيم". اين وصيتنامه اى است كه اميرالمؤمنين، على بن ابيطالب. گواهى مىدهد كه معبودى جز خداى نيست كه يگانه است و شريك ندارد و نيز گواهى دهد كه محمد(ص) بنده و رسول اوست، كه خداوند او را به راهنمايى و دين حق فرستاد تا بر همه اديان پيروزش كند، اگرچه مشركان آن را ناخوش دارند. درود و بركات خدا بر او باد! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر كسىكه اين وصيتنامه به او برسد،. نيرويى جز به وسيله خداى بزرگ نيست]. از خدا بترسيد، از خد...
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - يقين
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-60.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! سرباز قبل از اینکه به خانه برسد با پدر و مادر خود تماس گرفت و گفت: پدر و مادر عزیزم جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه برگردم ولی خواهشی از شما دارم. رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم. پدر و مادر او در پاسخ گفتند: ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم. پدرش گفت: ما متاسفیم که این مشکل برای دوست تو به وجود آمده است. ما کمک می کنیم تا او جایی برای زندگی در شهر پیدا کند. در این هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و پدر و مادر او دیگر چیزی نشنیدند.
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - به دنبال خدا نگرد
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-55.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! به دنبال خدا نگرد. به دنبال خدا نگرد. خدا در بیابان های خالی از انسان نیست. خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست. خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست. خدا در قلبی است که برای تو می تپد. خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد. خدا آنجاست در جمع عزیزترینهایت. خدا در دستی است که به یاری می گیری. در قلبی است که شاد می کنی. در لبخندی است که به لب می نشانی. خدا در بتکده و مسجد نیست. گشتنت زمان را هدر می دهد. خدا در عطر خوش نان است.
khorshideshabgard.blogfa.com
زمستان گرم - ياد دارم
http://www.khorshideshabgard.blogfa.com/post-50.aspx
اعتقاد یافتم که زمستان گرم ترین فصل خداست! ياد دارم در غروبي سرد سرد. ميگذشت از كوچه ي ما دوره گرد. داد ميزد : كهنه قالي مي خرم. دست دوم جنس عالي مي خرم. كاسه و ظرف سفالي مي خرم. گر نداري ، كوزه خالي مي خرم. اشك در چشمان بابا حلقه بست. عاقبت آهي كشيد بغضش شكست. اول ماه است و نان در سفره نيست اي خدا شكرت ولي اين زندگيست؟ بوي نان تازه هوشش برده بود ، اتفاقا مادرم هم روزه بود. خواهرم بي روسري بيرون دويد گفت : آقا سفره خالي هم مي خريد ؟ نوشته شده توسط مهربان در 14:25 لینک ثابت. نفرین و آفرین ها بی ثمر است.