ghandriz.blogfa.com

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - سکوت...

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-9.aspx

در سکوت و سیاهی شب و در ظلمت باورها. وقتی که خلوت تنهایی شبانه ام را می جستم. صدای مهربان قلب عاشقی را شنیدم. که با خود می گفت. خدایا عاشقان را غم نده. نوشته شده در شنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۸ساعت 13:3 توسط فریده. یکی که تو دنیا عاشق سه چیزه. یه پسر نیمچه بد:. دفتر خط خطی من. مرا اینگونه باور کن:. تردید و پیچ و پچپچه!

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - من در میان جمع و دلم جای دیگر است

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-21.aspx

من در میان جمع و دلم جای دیگر است. به به چه صدای گوش نوازیه.نمی تونم تجزیه تحلیلش کنم .صدای چیه؟ وای خاک به سر شدم این صدای همون آلارم هستش که دیشب گذاشتم به موقع به. کلاس اخلاقم برسم یه چند باریم تعویق زده بودم. نمی دونین چه روزی بود.کلاسم ساعت ۳.۳۰ شروع می شد ساعت ۳.۲۵ بودو من هنوز زیر پتو بودم. از خواب که پا شدم خدا قسمت نکنه بدو بدو رفتم سمت دستشویی مسواک تو یه دستمو حوله تو اون. در دستشویی که باز کردم صدای جیغ بلند شد(بیشعورررررررر درو ببند)اینم از مزایای پانسیونه. دیگه کاریش نمی شه کرد. خلاصه من فق...

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - بازم من مقصرم؟؟؟؟

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-14.aspx

یه خاطره از دوران مدرسه دارم نگم دق می کنم. یه معلم گسسته داشتیم خیلی با ما اختلاف سنی نداشت واسه خاطر همین من. رفیق بودم.اسمش آقا کاظم بود ولی چون من یه کم پر رو بودم کاظی صداش می. یه کوچولو به ما رو داده بود ما هم یه کوچولو پر رو شده بودیم. کلا آدم خوش خنده ای هستم ملینا جون می دونن تو اوج ناراحتی نیشم بازه حتی. بعد از گریه هام کلی. می خندم.به خاطر خنده های بیجا خیلی از کلاس بیرون شدم.دست خودم نیست به. جرز دیوارم خندم می گیره. یه روز مث همیشه اومد سر کلاس بارونیشو در آورد ماژیکاشو از کیفش در آورد رفت.

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - سلام ....

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-19.aspx

سلام به همه ی دوس جون جون جونای خودم. دلم واستون یه ذره شده بود. وای کلی حرف واستون دارم از دانشگاه و بکس خزش! البته توهین نشه به بکس گرام دانشگاه. شهید باهنر کرمان بعضی هاشونم واقعا شخصیت دارن). صبح که اومدم سر کامی حسابی خط خطی بودم اون پست و زدم بس که دلم گرفته بود. الانم که دارم این پست رو می نویسم ولوم رو ۱۰۰ و من همراه با کیبرد هی داریم هد می زنیم. خلاصه براتون از دانشگاه بگم:. روز اول که رفتم دانشگاه گفتم بهتره تریپ امویی رو تعطیل کنم تا ببینم جو دانشگاه چه جوریاس. یکی که تو دنیا عاشق سه چیزه.

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - بازم گرفتنم!!!!

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-26.aspx

در خونه رو که بستم گوشیم زنگ خورد. تا ۲۰ بشمار دانشگام! حالا خونه ی ما کجا دانشگاه کجا. خوشحال و خرم کوچه ها رو پشت سر میگذاشتمو و از این لذت میبردم که دست باد داره موهامو نوازش. میکنهمیرفتمو میرفتم و غافل از این بودم که ۲۰ ثانیه تبدیل به یک ساعت شده! دوباره گوشیم زنگ خورد! بیا دیگه اه ما رو کاشتی؟ آقا تو راهم پشت چراغ قرمزم. هنوز تاکسی هم نگرفته بودم. خلاصه با هر زحمتی بودخودمون رو رسوندیم دانشگاه. خوشحال داشتم دنبال مهسا میگشتم. خانم کارت دانشجوییتو بده. من من من که چیزیم نیس. کارتتو بده چونه نزن.

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - سال بد سال باد سال اشک

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-8.aspx

سال بد سال باد سال اشک. سال بد سال باد سال اشک. من عشقم را در سال بد یافتم که می گوید:مآیوس نباش. من امیدم را در یآس یافتم. مهتابم را در شب. عشقم را در سال بعد یافتم و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم گر گرفتم. من بد بودم اما بدی نبودم. دنیا مرا نفرین کرد. و سال بد در رسید. هرگز از مرگ نهراسیدام اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود. هراس من باری همه در سرزمینی است. که مزد گورکن از بهای آزادی آدمی. جستن یافتن و آنگاه به اختیار برگزیدن. و از خویشتن خویش. اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد. یه پسر نیمچه بد:.

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - من کی هستم؟؟؟

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-23.aspx

تا حالا شده به این فک کنی که کی هسی؟ من خودمو هنوز نشناختم.یک سال گذشت.خیلی زود گذشت و من موندمو یه سوال بی جواب که من. همیشه تصورم این بود که من اصلا آدم احساساتی نیسم ولی درست دو هفته پیش بود که فهمیدم. تمام احساسات عالم توی وجود منه! فک می کردم وقتی یکی داره از غمو غصه هاش میگه از این میگه که از زندگی خسته شده و یه بچه. پرورشگاهی بوده که الان فهمیده که سرطان خون داره و هیچ امیدی به زنده بودنش نیس داره دروغ. ولی الان می فهمم که حرفاش عین حقیقت! می فهمی که نمره نگرفتی! در صورتی که خواهرات بیکار نشستن!

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - نشستم و گریستم.

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-2.aspx

نشستم و گریستم.بنا به افسانه هرچه در آب های این رود بیفتد در بستر رود سنگ می. شودآه کاش می توانستم قلبم را از سینه بیرون بکشم و در این آب بیندازم .بعد دیگر نه دردی. هست و نه اندوهی و نه خاطره ای.کنار رود نشستم و گریستم .به خاطر سرمای زمستان. اشک ها را بر چهره ام احساس می کردم و اشک ها با آب های یخ زده ای می آمیخت که. پیش رویم جاری بود.این رود به رود دیگری می پیوندد بعد به رودی دیگرتا اینکه دور از چشم. ها و قلب من تمامی این آب ها به دریا برسند.باشد که اشک هام همین گونه تا دوردست ها. هستی مان را دگرگون کند.

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - پیر و کچل شدم...

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-22.aspx

پیر و کچل شدم. یک هفته هست که امتحاناتمون شروع شده ما هم که از اول ترم سعی و تلاش خودمونو کرده بودیم. که نمرات توپ و عالی بگیریم فرصت پیدا کردیم که یک بار دیگه هوش و استعداد نهفته درون خودمونو. رو رو کنیم. ولی نمی دونم چرا هروقت اسم امتحان میاد جزوات من گم می شه؟ اصلا فک نکنید که جزوه ندارم یا کلاسامو نمی رفتم که سخت در اشتباهید! اتفاقا چشم حسود کور همه کلاسامو می رفتم تازه جزوه هم با سه رنگ خودکار می نوشتم. ولی خدا به حسودا فرصت نده شب امتحان جزوه هامو می دزدن و منم دقیقا ۳ ساعت قبل از امتحان. تردید و پ...

soko0te-shab.blogfa.com

من لعنتی - شاد بودن..

http://www.soko0te-shab.blogfa.com/post-11.aspx

شاد بودن هنر است. شاد کردن هنری والاتر. لیک هرگز نپسندیم به خویش. که چو یک شکلک بی جان شب و روز. بی خبر از همه خندان باشیم. بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۸۸ساعت 20:45 توسط فریده. یکی که تو دنیا عاشق سه چیزه. یه پسر نیمچه بد:. دفتر خط خطی من. مرا اینگونه باور کن:. تردید و پیچ و پچپچه!