aghmanooch.blogfa.com
رادیوی دلم و تلویزیون مغزم - این روزا ...
http://www.aghmanooch.blogfa.com/post-68.aspx
رادیوی دلم و تلویزیون مغزم. As alone as God. این روزا تند تند عاشق میشم و خیلی زود فراموش میکنم. مثلا موقع رانندگی عاشق دختری میشم که توی ماشین بغلی هستش و وقتی ازش سبقت میگیرم راننده ی بعدی جای قبلی رو توی قلبم گرفته. از این حس خوشم اومده. اینطوری هم همه رو دوست دارم و هم وابستگی که بخواد من رو به خودش مشغول کنه به وجود نمی یاد. این روزا یه کار هیجان انگیز دلم میخواد. مثل پرش از ارتفاع یا رانندگی با سرعت خیلی زیاد یا تماشای یه بازی فوتبال خیلی حساس یا تماشای صحنه ی کتک کاری دو نفر! این روزا هر شب فال حا...
aghmanooch.blogfa.com
رادیوی دلم و تلویزیون مغزم - یک نشونه ی دیگه
http://www.aghmanooch.blogfa.com/post-64.aspx
رادیوی دلم و تلویزیون مغزم. As alone as God. یک نشونه ی دیگه. گاهی وقتا تنهایی بهترین موهبتیه که خداوند میتونه به انسان بده. نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۸۶ساعت 11:30 توسط منوچهر. هرچه می خواهد دل تنگم می گم!
elahmehr.blogfa.com
آنجا که پیاده رو پایان می یابد...
http://www.elahmehr.blogfa.com/8804.aspx
آنجا که پیاده رو پایان می یابد. برویم با گامهای موزون و آرام. Wed 24 Jun 2009. دلم برای تو تنگ است که این روزها برای تو. و آینده مقصدییست نا معلوم. دلم برای تو تنگ است که این روزها برای من. دیدنت امیدیست مرحم بغض دلتنگم. و بودنت پایانی بر دلهره های غمگین. دلم برای تو تنگ است! نوشته شده توسط Elahe در ساعت 11:55 PM. مدتها بود که دوست داشتم این یه دنیا چیزی که با کوچکترین دلیلی توی دل و توی سرم میریزه و گاهی انقدر سنگینی می کنه و یه جا بگم. آری اینجا . یه دفتر 200 برگی شایدم یه ذره بیشتر یا کمتر. دوستم ....
elahmehr.blogfa.com
آنجا که پیاده رو پایان می یابد... - یک لحظه
http://www.elahmehr.blogfa.com/post-111.aspx
آنجا که پیاده رو پایان می یابد. برویم با گامهای موزون و آرام. Thu 23 Oct 2008. یک لحظه با تو. نفس با جان هوا آبی روح رنگین هوس تابان. یک لحظه با تو. نسیم شاداب زمان پویا روز آرام شب خندان. فقط یک لحظه با تو. تمام زندگی جریان تمام عاشقی بر کام تمام آرزو باران. فقط یک لحظه کوچک. تمام لحظه ها نالان تمام کوچه ها بن بست تمام آسمان بی تاب. همان یک لحظه کوچک. تمام دلبری تاراج تمام عمر من بر باد تمام روح من بر خاک. من آن یک لحظه را خواهم همان یک لحظه کوچک. که در آغوش تو با تو همیشه هم نفس ، همدل همیشه هم سفر باشم.
elahmehr.blogfa.com
آنجا که پیاده رو پایان می یابد... - چرا؟
http://www.elahmehr.blogfa.com/post-113.aspx
آنجا که پیاده رو پایان می یابد. برویم با گامهای موزون و آرام. Sun 28 Dec 2008. بگو که چه می گذرد در پس چشمانت ؟ بگو که چه می خواهند نگاه بی تابت ؟ بگو که چرا من همیشه غرق تماشایت ؟ بگو که چرا مسخ می شوم به دیدارت ؟ بگو که چرا سر به هوا دل به دنبالت ؟ بگو که چرا جسم و جان دیوانه خواهانت ؟ بگو که چه سر ی ست وجود آرامت ؟ بگو که چه رمزی نهفته به احساست ؟ بگو که چرا جذب میشوم به افکارت ؟ بگو که چرا محو می شوم به جریانت ؟ نوشته شده توسط Elahe در ساعت 10:49 AM. دوستم . منوچهر. دوستم . توحید. دوستم . سارا. دوستم...
elahmehr.blogfa.com
آنجا که پیاده رو پایان می یابد... - نسیم ه دل انگیز
http://www.elahmehr.blogfa.com/post-108.aspx
آنجا که پیاده رو پایان می یابد. برویم با گامهای موزون و آرام. Sat 28 Jun 2008. نسیم ه دل انگیز. به چشمانم نگاهی کن. به لبهایم که بی تابند از بوسه. به دستانم که آغوشت در آن خفته. به رخسارم که گلگون از نیاز توست. به اندامم که مملو از حضور توست. به آغوشم که پر خواهش به گرمای وجود توست. به احساسم که بی وقفه هوس انگیز محو توست. صدایم کن صدایم کن. صدایت مهربان با جستجوی من. صدایت آشنا با لحظه های من. تمام لحظه های من پر از عطر وجود تو. وجود تو هجوم زندگی بر تشنه لب احساس. وجود تو نوازش بر رخ مهتابگون طناز.
elahmehr.blogfa.com
آنجا که پیاده رو پایان می یابد... - آتش در کویر
http://www.elahmehr.blogfa.com/post-104.aspx
آنجا که پیاده رو پایان می یابد. برویم با گامهای موزون و آرام. Sun 30 Mar 2008. چشمانت را می بندی. خیره به افق رویایی. نشسته بر نیمکت چوبی. برکه ای سبز. برگان نیلوفر شناور. بید مجنون مجنون در باد. به این می اندیشی که آیا این منم؟ تشنه در عطش گرما. خواهان حرارت در کویر. عرق ریزان و پذیرای آتش. نوشته شده توسط Elahe در ساعت 21:3 PM. مدتها بود که دوست داشتم این یه دنیا چیزی که با کوچکترین دلیلی توی دل و توی سرم میریزه و گاهی انقدر سنگینی می کنه و یه جا بگم. دوستم . منوچهر. دوستم . توحید. دوستم . سارا. دوستم &...
elahmehr.blogfa.com
آنجا که پیاده رو پایان می یابد... - صبح به خیر
http://www.elahmehr.blogfa.com/post-101.aspx
آنجا که پیاده رو پایان می یابد. برویم با گامهای موزون و آرام. Tue 4 Mar 2008. نیلوفر به آب چسبیده است. و پیچک به دیوارها! و قایقها در آب! برگ ها شاخه میخواهند. و گل ها ریشه! ولی گنجشک . نسیم . پروانه. ومن در گرداب ه "نیلوفر" بودن یا "پرنده"! که تو سلام می کنی. و با صبح به خیر ه تو زندگی آغاز میشود! خواه "نیلوفر" خواه "پرنده"! زندگی باید کرد . زندگی! نوشته شده توسط Elahe در ساعت 17:38 PM. آری اینجا . یه دفتر 200 برگی شایدم یه ذره بیشتر یا کمتر. راستی دختر جون قول میده که سعی کنه ایندفعه خنگول بازی در نیاره.
elahmehr.blogfa.com
آنجا که پیاده رو پایان می یابد... - دستانم را بگیر !!!
http://www.elahmehr.blogfa.com/post-103.aspx
آنجا که پیاده رو پایان می یابد. برویم با گامهای موزون و آرام. Sun 23 Mar 2008. ساده ای مثل ه نسیم شمال. و من پیچیده چون کهکشان راه شیری. آرامی آسمان وار و عمیقی دریاگونه. و من آتشفشان دیوانگی مذاب. به وسعت ه اعتمادی و به سخاوت ه محبت. و من در کمین بی عدالتی و مشکوک به چندگانگی. دست خوش به این همه سال که مرا اینچنین کرد و. تو دل پاکی برگزیدی و من دل گیری! من هم میخواهم ساده باشم. نوشته شده توسط Elahe در ساعت 18:18 PM. آری اینجا . یه دفتر 200 برگی شایدم یه ذره بیشتر یا کمتر. دوستم . منوچهر. دوستم . سارا.