saat64.blogfa.com
گل کاغذی - و در این کلبه دلی در تپش است
http://www.saat64.blogfa.com/post-298.aspx
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است. و در این کلبه دلی در تپش است. نوشته شده در ۸۷/۰۴/۲۴ساعت 17:43 توسط صحرا پزشکی. بعد از مرگم به گورم بیا , مبادا از گورستان خلوت وحشت کنی زیرا در آنجا قلب آرام خفته, مبادا اشک بریزی زیرا چشمان من همراه با تو اشک خواهد ریخت هرگاه شمعی را در حال سوختن دیدی مرا به یاد آور هرگاه ترانه غم انگیزی شنیدی آنرا به یاد من زمزمه کن زیرا من هر کجا که باشم به یاد تو خواهم بود. حس زندگی طعم عشق. دختری از جنس شب. همه شما دروغ میگین. قاصدکهای مهاجر در باد. یاد باد آن روزگاران.
saat64.blogfa.com
گل کاغذی - دلم تنگ است
http://www.saat64.blogfa.com/post-313.aspx
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است. دلم تنگ است و در سینه به غوغا میکند فریاد. دلم تنگ است و میمیرد در این ماتم که رفت از یاد. چرا تلخ و سیاه و کور شده روز و شب و سالش. چرا تنها یی و درد است نصیب عمق اوازش. دلم غربت نمی خواهد برای این تن خسته. برای این همه دوری که در قلبم بنشسته. فقط میخواهم از دنیا به پروازی برم دل را. روم انجا که دل خواهد کنم راحت تن و دل را. دلم اما نمی آید نمیخواهد کند پرواز. نشسته بر سر قبری به ناله میکند آواز. مرا در گور میبیند و خود را میبرد از یاد. حس زندگی طعم عشق.
loveathome.persianblog.ir
من کیستم - عشق در خانه . . . . Love @ Home
http://loveathome.persianblog.ir/tag/من_کیستم
عشق در خانه . . . . Love @ Home. تنها میرم .:. ساعت ۱:٠٩ ق.ظ روز ۱۳۸٦/۱٢/۳. تنها ترین تنها منم. سرگشته و رسوا منم. آه ای فلک ای آسمان. تا کی ستم بر عاشقان. بشنو تو فریاد مرا. آه ای خدای مهربان. عشق تو خوابی بود و بس. نقش سرابی بود و بس. این آمدن این رفتنم. رنج و عذابی بود و بس. ای فلک بازی چرخ تو نازم. بی گمان آمدم تا که ببازم. ای دریغا که شد دو چشم سیاهی. قبله گاه من و روی نمازم. تو ای ساغر هستی، به کامم ننشستی. پروفایل مدیر : حميد. شاید دیگه .:. نوروز 86 {آخرین نوروزم تو وبلاگ}. تنها میرم .:.
saat64.blogfa.com
گل کاغذی - غروب غم زده
http://www.saat64.blogfa.com/post-297.aspx
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است. نوشته شده در ۸۷/۰۴/۲۴ساعت 17:40 توسط صحرا پزشکی. بعد از مرگم به گورم بیا , مبادا از گورستان خلوت وحشت کنی زیرا در آنجا قلب آرام خفته, مبادا اشک بریزی زیرا چشمان من همراه با تو اشک خواهد ریخت هرگاه شمعی را در حال سوختن دیدی مرا به یاد آور هرگاه ترانه غم انگیزی شنیدی آنرا به یاد من زمزمه کن زیرا من هر کجا که باشم به یاد تو خواهم بود. حس زندگی طعم عشق. دختری از جنس شب. همه شما دروغ میگین. قاصدکهای مهاجر در باد. من پارتم اشکانیم فرزند پاک مانیم. یاد باد آن روزگاران.
samilar.blogfa.com
واما عشق
http://www.samilar.blogfa.com/8904.aspx
به نام او كه افريد و درآفرينش وجودش را هديه اين زايش قرار داد. ليلي زير درخت انار نشست. درخت انار عاشق شد.گل داد سرخ سرخ. گلها انار شد داغ داغ.هر اناري هزار تا دانه داشت. دانه ها عاشق بودند.دانه ها توي انار جا نمي شدند. انار كوچك بود.دانه ها تركيدند.انار ترك برداشت. خون انار روي دست ليلي چكيد. ليلي انار ترك خورده را از شاخه چيد.مجنون به ليلي اش رسيد. خدا گفت : راز رسيدن فقط همين بود. كافي است انار دلت ترك بخورد. شيماي عزيزم به خاطر تمامي احساس زيبايت متشكرم و بي بهانه دوستت دارم. نوشته شده در 89/04/28.
saat64.blogfa.com
گل کاغذی - پیاله شراب
http://www.saat64.blogfa.com/post-309.aspx
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است. پر کن پياله را. ديري است ره به حال خرابم نمي برد. اين جامها که در پي هم ميشود تهي. درياي آتش است که ريزم به کام خويش. گرداب مي ربايد و آبم نمي برد. من با سمند سرکش و جادويي شراب. تا بيکران عالم پندار رفته ام. تا دشت پر ستاره انديشه هاي گرم. تا مرز ناشناخته مرگ و زندگي. تا کوچه باغ خاطره هاي گريزپا. جز تا کنار بستر خوابم نميبرد. هان اي عقاب عشق. از اوج قله هاي مه آلود دور دست. پرواز کن به دشت غم انگيز همر من. آنجا ببر مرا که شرابم نمي برد. آن بي ستاره که عقابم نميبرد.
saat64.blogfa.com
گل کاغذی - آواز عاشقانه /عبور
http://www.saat64.blogfa.com/post-304.aspx
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است. آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست. حق با سکوت بود ، صدا در گلو شکست. دیگر دلم هوای سرودن نمی کند. تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست. سربسته ماند بغض گره خورده در دلم. آن گریه های عقده گشا در گلو شکست. ای داد، کس به داغ دل باغ دل نداد. ای وای ، های های عزا در گلو شکست. آن روزهای خوب که دیدیم ، خواب بود. خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست. بادا " مباد گشت و " مبادا " به باد رفت. آیا " ز یاد رفت و " چرا " در گلو شکست. فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند. تا آمدم که با تو خداحافظی کنم.
samilar.blogfa.com
واما عشق
http://www.samilar.blogfa.com/8806.aspx
اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم. چند وقتي است که هر شب به تو مي انديشم. به تو آري ، به همان منظر دور. به همان سبز صميمي ، به همان باغ بلور. يک نفر ساده ، چنان ساده که از سادگيش. مي توان يک ش به پي برد به دلدادگيش. يک نفر سبز ، چنان سبز که از سبزي او. مي توان پل زد از احساس خدا تا دل خويش. شبحي چند شب است آفت جانم شده است. اول اسم کسي ورد زبانم شده است. در من انگار کسي در پي انکار من است. يک نفر مثل خودم عاشق ديدار من است. آي اي بي رنگ تر از آينه ، يک لحظه بايست. راستي آن شبح هر شبه تصوير تو نيست. گرمي ف...
samilar.blogfa.com
واما عشق
http://www.samilar.blogfa.com/8902.aspx
امشب درست بعد از ۵ ماه و نیم می نویسم تو شرایطی که لب تاپم حروف فارسی نداره اما بخاطر کاری که فردا می خوام بکنم گفتم بنویسم شاید یکم از ترس و اضطرابم کم شه. شیمای عزیز دوست دارم. نوشته شده در 89/02/30. ساعت توسط محمد سعیدی. دست نوشته هاي يك عاشق. براي سردردهايم مي نويسم.
samilar.blogfa.com
واما عشق - تقدیم به تو که بعد شک کردن به خودم بازم عاشقت شدم اما بیشتر
http://www.samilar.blogfa.com/post-96.aspx
تقدیم به تو که بعد شک کردن به خودم بازم عاشقت شدم اما بیشتر. می خواهی حرفهایم را برایت نقاشی کنم؟ نهقلم که توان ترسیم ندارد. می خواهی حرفهایم رابر روی سنگ حک کنم؟ سنگ که یارای مقاومت ندارد می خواهی حرفهایم را به باد بسپرم تا به دستت برسد؟ نهاگر نا محرمی شنید چه؟ می خواهی حرفهایم را فریاد کنم تا گوش فلک کر شود؟ به خدا دیگر طاقتم طاق گشته و توانم از دست رفته. دیگر نمی دانم چه بگویم جز اینکه . نوشته شده در ۸۸/۰۸/۲۴ساعت توسط محمد سعیدی. دست نوشته هاي يك عاشق. براي سردردهايم مي نويسم.