amin177.blogfa.com
وزعيت بينابينيت - هاماران ـ داستان نهم: آن سوی آترا
http://amin177.blogfa.com/post-133.aspx
The Situation of Interinternality. هاماران داستان نهم: آن سوی آترا. نکته: از این داستان به بعد، حذف حروف دوباره شروع میشه. ولی اینبار به تدریج در داستان زیر به جای حروف ص و ث هم از س استفاده شده است. هاماران داستان نهم: آن سوی آترا. با سپاس از خانم سارا. که داستان ها رو پیش از اینجا گذاشتن یکبار می خونن. هاماران داستان نهم: آن سوی آترا. مردان سوار بر است جلو رفتند و دستهایشان را روی هم گذاشتند. همن گروهان تازهای تشکیل داده بود. نوشته شده در جمعه چهارم بهمن ۱۳۸۷ساعت 9:36 توسط امين. حقیقت ما این نبوده است.
amin177.blogfa.com
وزعيت بينابينيت - هاماران ـ داستان سیزدهم : نبرد چاچ - بخش دوم
http://amin177.blogfa.com/post-137.aspx
The Situation of Interinternality. هاماران داستان سیزدهم : نبرد چاچ - بخش دوم. سال تازه را در وبلاگ دیگرم تبریک گفته ام. هاماران داستان سیزدهم: نبرد چاچ. این داستان ادامه ی مستقیم داستان دوازدهم است. هاماران داستان سیزدهم: نبرد چاچ بخش دوم. تا گجسته ها به بالا نرسند، و درگیری شدیدی شروع شد. سپندیا در خیابان فرماندهی مردم را به عهده گرفته بود و هر لحظه به سمتی میدوید. روناک چطور میتوانست در همچین شرایطی لبخند بزند؟ نوشته شده در دوشنبه نهم فروردین ۱۳۸۹ساعت 15:36 توسط امين. اینم از کتاب ماه کودک و نوجوان...
amin177.blogfa.com
وزعيت بينابينيت - چرا شاهکار کم داریم؟
http://amin177.blogfa.com/post-139.aspx
The Situation of Interinternality. چرا شاهکار کم داریم؟ چرا شاهکار کم داریم؟ در آنچه رضا صراف نقل کرده بود و نظرات پایینش چند سوال مطرح شده بود که گویا مهمترینشان این بود: آیا نویسنده میتواند بدون نوشتن زنده بماند؟ جواب قطعا آری است. چون مرگ با قطع فعالیت مغز و قلب حاصل میشود و ننوشتن نه قلب را ساقط میکند نه مغز را. مگر اینکه مفهومی رمانتیک از زنده ماندن در این سوال باشد. یعنی آیا روحش زنده خواهد ماند یا نه؟ پس از این پرسش رمانتیک، پرسشی دیگر مطرح میشود: چرا نویسنده مجبور میشود نوشتن را رها کند؟ وقتی تلا...
sharzinesiah.blogfa.com
شرزین سیاه - يك روز
http://www.sharzinesiah.blogfa.com/post-37.aspx
شايد ، يك روز. كه آفتاب گيسوي نقرهاي دماوند پير را نوازش مي كند. در يك غريو تندر باراني. در يك نسيم نوازشگر بهار. يك روزشايد همراه پرواز پرستوي عاشقي. واژهي لبخند ، به سرزمين سوختهي من بازگردد. اميد، كوبهي در را بفشارد. وسپيدي، جاي تمامي اين سياهيها را پركند. آن روز بر مردگان نيز. نوشته شده در یکشنبه هجدهم مهر ۱۳۸۹ساعت 12:5 توسط مصطفی نیلی. راهي براي رهايي/ وبلاگ گروهي موسسه راهي. چند تار مو / علي تدين. و نيستي/ زهرا داوري. آخرين شامگاه/ مجيد دودانگه. تارفع حجاب اجباری/ نسرين افضلي. تا رهایی/ علی عظیمی.
amin177.blogfa.com
وزعيت بينابينيت - هاماران ـ داستان دهم: خائن
http://amin177.blogfa.com/post-134.aspx
The Situation of Interinternality. هاماران داستان دهم: خائن. نکته: از این داستان به بعد، حذف حروف دوباره شروع میشه. ولی اینبار به تدریج در داستان زیر به جای حروف ص و ث هم از س استفاده شده است. هاماران داستان دهم: خائن. این داستان ادامهی مستقیم داستان هشتم است. هاماران داستان دهم: خائن. یکی جواب داد: دم غروب، میخوای چیکار کنی؟ چه کسی شهر را اداره میکند؟ چه بر سر کسانی که هنوز به او وفادار بودند آمده است؟ آیا امکان پس گرفتن شهر سپید وجود دارد؟ نایریکا جواب داد: نه، چرا آخرین شب زندگیم، بهترینش نباشه؟ یه با...
amin177.blogfa.com
وزعيت بينابينيت - هاماران ـ داستان یازدهم: اشومن (Ashooman)
http://amin177.blogfa.com/post-135.aspx
The Situation of Interinternality. هاماران داستان یازدهم: اشومن (Ashooman). چون این وبلاگ فقط اختساس پیدا کرده به هاماران و ماجراهای قهرمانان آن وبلاگ جدیدی تاسیس کردم که یک سری چیزای دیگه اونجا بنویسم. با این آدرس:. نکته: از این داستان به بعد، حذف حروف دوباره شروع میشه. ولی اینبار به تدریج در داستان زیر به جای حروف ص و ث هم از س استفاده شده است. ذکر این نکته ضروری است که بحث سر تعصبات فارسی و غیره نیست. حرف من این است که زندگی بدون این حروف هم ممکن است. هاماران داستان یازدهم: اشومن (. یکی دو ساعت بعد با...
amin177.blogfa.com
وزعيت بينابينيت - افسانه گرگ خاکستری
http://amin177.blogfa.com/post-138.aspx
The Situation of Interinternality. این داستان رو بعد از دیدن بلوتوث گرگی که توسط سگهای ده بعد از خفه کردن بیست سی تا گوسفند دریده شد، نوشتم. و در راستای بحثی که شیش هفت ماه پیش با یکی از دوستان داشتیم دربارهی کاربرد که در زبان فارسی و اینکه آیا میشود یا نمیشود بدون که نوشت. در این داستان اصلا از حرف ربط که استفاده نکردم. آن شب گوسفندها را خفه کردند و در بع بع ملتمسانهی گله حس گرگ بودنشان ارضا شد. آن شب دست آخر با یک بره به کوه زدند. آن شب. و حیوانات دیگر هم این را میدانستند. گرگ جوان جوابی نداشت. رفت...
amin177.blogfa.com
وزعيت بينابينيت - هاماران ـ داستان چهارم : بوناک، نگهبان جنگل
http://amin177.blogfa.com/post-128.aspx
The Situation of Interinternality. هاماران داستان چهارم : بوناک، نگهبان جنگل. داستان چهارم: بوناک، نگهبان جنگل. هاماران، سرزمین دلاوران آزاد واسبهای سرکش در آتش هجوم گجستهها(جنگجویان گجاست) میسوزد. فرمانده سپندیا در کرانهی رود آترا، و در پای دژ تلخ دشمن را شکسته داده است. گرچه شهر سفید را خائنین به دشمن واگذار کردهاند، ولی شهبانو در دژ مرمر مقاومت جدیدی را ساماندهی میکند. و همه به یک چیز فکر میکنند پس گرفتن شهر سپید. داستان چهارم: بوناک، نگهبان جنگل. سه روزه داريم را ميريم ولي به هيچ جا نرسيديم! شهبانو ن...
goltan.blogfa.com
گل تن
http://www.goltan.blogfa.com/8911.aspx
نوشته شده در Sat 12 Feb 2011. ساعت توسط گل تن. باني نوشتن م زن بودن م ست . بنيان كردن متن پي كردن فرم ها ، نور ها ، رنگ ها ، كلمات در پي هم زنانه گي مي خاهد . حتمن مقدار زيادي زنانه گي به سرشت هر مولف ي بر هم شده . باني هر متن ي به نظرم زنانه گي ست . نشريه الكترونيكي آرت كالت.
goltan.blogfa.com
گل تن
http://www.goltan.blogfa.com/8910.aspx
حالا که منتقل شدم به این زندگی, هنوز هم دستهایم بوی آرد سیبزمینی می دهد. هنوز هم تکهی بزرگم زنست, مادر دخترکانی. دخترها کجایند. من مادرشان باشم. جایی توی کمر . ذهن . ویلان توی خیابان و گلفروش. فاحشه. خودکشی کرده از یک عشق. سر زا رفتند. دختران م؟ عکس یک نوزاد چند روزه را دیدم که می خندد. زیر عکس نوشتم مردهام . نمردهام . می خاهم مادر شوم. بعد ازیک مهمانی دورهمی یا هرجا, پیدا کرده ام و قورت ش داده ام, حالا گیریم از پایین . مادر می باشه ام. نوشته شده در Sat 8 Jan 2011. ساعت توسط گل تن.